۳۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۶
کد خبر: ۴۱۷۱۲

khaniki


دکتر هادی خانیکی در مراسم گرامی‌داشت سی‌و‌نهمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی، که روز جمعه ۹۵/۳/۲۸ در تالار معلم بهبهان برگزار شد، به ایراد سخنرانی با عنوان «میراث شریعتی برای نسل امروز ما» پرداخت.


دکتر خانیکی با نام بردن از «شریعتی روشنفکر»، «شریعتی دانشگاهی» و «شریعتی انقلابی یا مصلح» از وجوه مختلف شخصیت دکتر شریعتی یاد کرد و گفت: شریعتی فقط یک استاد دانشگاه، روشنفكر و كنشگر سیاسی نیست، ترکیبی از همه ی این‌هاست و متون او را باید بر اساس روابط درون متنی و با توجه به بافت‌های اجتماعی، تاریخی، سیاسی و فرهنگی شناخت.


به گزارش عطنا و به نقل از کانال تلگرامی دکتر خانیکی، این مدرس ارتباطات گفت: سخن شریعتی را نباید از جنس متن‌های ایستاده و جامد دانست و باید با آن فعالانه و خلاقانه روبه‌رو شد تا دریافت‌های تازه‌ای از آن بیابیم و باید یک رابطه زنده و ارگانیک بین ساختارها و کنش‌های چند دهه گذشته و متون شریعتی پیدا کرد.


در واقع باید از متون شریعتی رمزگشایی کرد تا به توانش دریافت هم‌سنگ آن‌ها برسیم تا بتوانیم به سبک او دوران و زمانه خود را نقد کنیم. گفتمان مسلط دوران شریعتی گفتمان مبارزه است، دشمن او امپریالیسم و استبداد و رقیب او مارکسیسم است. در ایران یک زمینه به این گفتمان اضافه می‌شود و آن هم تنازع دیرین سنت و مدرنیته است. شریعتی از پایگاه متفاوتی با روشنفکران، دانشگاهیان و حتی انقلابیون زمان خود به میدان آمد.



شریعتی روشنفکر


از نگاه او روشنفکر انسانی ست آگاه به وضع اجتماعی و آگاه به جایگاه خود و می‌داند در کجا و در چه زمانه‌ای حضوردارد. شریعتی بر ترویج آگاهی میان جامعه و سپس خودآگاهی و حوزه فردی تاکید زیادی دارد.


 



شریعتی دانشگاهی


شریعتی در میان فضل‌فروشی‌های آکادمیک محبوس نمی‌شود. مقید به فرم‌ها و صورت‌بندی دانشگاهی نیست. اعتقاد خاصی به پرورش شخصیت‌های اصیل و به دور از ریا و ظاهرسازی و دروغ دارد. شریعتی شوریده بر دانشگاه، دانشگاه را به متن جامعه می‌برد، کلاس‌های اسلام‌شناسی را در حسینیه ارشاد و به صورت آکادمیک تدریس می‌کند و شاگردان او افراد علاقه‌مندی هستند که بعضا از صدها کیلومتر دورتر در کلاسش حضور می‌یابند که راوی، خود یکی از آن‌هاست.


شریعتی در دانشگاه متوقف نشد و هم‌زمان در متن جامعه حضور داشت، و حال و احوالی متفاوت داشت با بعضی از آکادمیسین‌هایی که همیشه تلاش داشته‌اند به گونه‌ای در میانه دانشگاه راه بروند که دامنشان به هیچ آلوده نشود!



شریعتی انقلابی یا مصلح


شریعتی مصلح بود به این دلیل که تیپ ایده‌آل‌اش نوع کاری بود که جمال‌الدین اسدآبادی در جهان اسلام و کسانی مثل فرانتس فانون در جهان استعمارزده دنبال کردند و از همه آن‌ها مفهوم «بازگشت به خویش» برمی‌آمد. شریعتی معتقد بود تا استبداد هست و آزادی نیست، نمی‌شود از معنویت و اخلاق سخن گفت.


 



شریعتی و رسانه


شریعتی امروز در رسانه‌های داخلی و خارجی مطرح است. از تلوزیون تا شبکه‌های اجتماعی. وی به طنز هم تبدیل شده است. اما این شریعتی با شریعتی واقعی چقدر فاصله دارد؟ این‌که پس از ۴۰ سال از یک متفکر سخن به میان می‌آید، نشان از زنده بودن اوست و در دورانی که گفتمان مسلط روشنفکرانه‌ای نداریم، امر با اهمیتی است. شریعتی در سطح گسترده‌ای رسانه‌ای شده و به او پرداخته شده است، اما باید دید کدام رسانه؟ نسبت رسانه با قدرت چیست؟ نسبت رسانه با اجتماع چیست؟ آیا زاویه نگاه رسانه‌ها به او از منظر هم‌نوایی و هم‌فکری با وی است یا به منظور استفاده از او برای مقابله با دیگرانی که نمی‌پسندند؟


خانیکی با اشاره به دیدگاه پیر بوردیو جامعه‌شناس فرانسوی، از مفهومی به اسم روشنفکران رسانه ای یاد می‌کند، از نظر او مسئله اساسی از زمانی آغاز می‌شود كه زندگی روشنفکری روی الگوهای مد روز قرار می‌گیرد و به‌جای در نظر گرفتن اصالت و ابتذال، از الگوهای مد یا غیر مد، شیک یا غیرشیک، سخن گفته می‌شود، که اگر چنین باشد به‌عنوان مثال در جامعه ای که سخن گفتن از منافع شخصی مد باشد، شریتی از مد می افتد.


آنجا که شخصیت‌های اصیل یک جامعه به طنز و هزل کشیده می‌شوند، نشان از کارناوالی‌ شدن فرهنگ دارد و کارناوالی شدن یعنی به جد نگرفتن هر امر جدی، که محصول جوامعی‌ست که دچار فروبستگی هستند.


shariati



میراث شریعتی


اولین موضوعی که جوانان امروز باید از میراث شریعتی مورد توجه قرار دهند توجه به هویت‌های ترکیبی و چندرگه‌ای‌‌ست که او مطرح می‌کند. به این دلیل که مسئله زمانه ما، جنگ و منازعات هویتی ست، هویت‌های شیعه و سنی، مسلمان و غیرمسلمان، قومی و حتی جنسیتی هستند که جهان را پر از خشونت می‌کنند و پدیده داعش هم در بنیان خودش چنین منازعه‌ای دارد.


دکتر خانیکی متنی از کویریات را در ادامه قرائت كرد و به غنا و تنوع عناصر متن و به روح چندگانه‌ای که در بین عناصر مادی و معنوی آن هست، اشاره کرد و گفت: هویت شریعتی هویتی چندگانه است، دوگانه یا سیاه و سفید نیست، و در روزگاری که تعلق به تنها یک هویت، فاجعه‌های مرگباری را به‌وجود آورده است، توجه به این میراث بسیار ارزشمند است. وی مجددا تاکید کرد که از شریعتی باید نحوه مواجهه با مسائل زمان را آموخت.


دومین میراث شریعتی، زندگی در مرزها و همستان‌هاست، یعنی این‌که هیچ یک از ساحت‌های زندگی، ما را محبوس نکند، پایی برای فرار کردن داشته باشیم و در هیچ زمینه‌ای منجمد و تک‌بعدی نشویم. در مرز بودن فرد را اهل گفت و گو می‌کند، اهل دریافت‌های چندگانه می‌كند و ذهن او را از انجماد و جزمیت دور می‌کند.


سومین میراث شریعتی، آثار اوست که به ضرورت باید آن‌ها را توصیف، تفسیر و تبیین کرد. ۳۵ جلد کتابی که باید آن را دست‌مایه فخر و نقد و خلاقیت و نوآوری خود قرار دهیم.


میراث چهارم او، نوع انتخاب‌ها و رویکردهای متناقض اوست، او در هیچ جا باقی نمی‌ماند، از ساحتی به ساحت دیگر کوچ می‌کرد و همیشه دوگانه‌های زمان خود را نقد می‌کرد.


پنجم، توجه به هویت های چندوجهی که در سه‌گانه‌‌ی اسلامیات، اجتماعیات و کویریات بروز کرده است و بر ماست که این سه جلد را از هم جدا نکنیم و همبستگی معانی را در کویریات که ترکیبی از آن دو است نظاره کنیم.


تفکر شریعتی نمرده است و مسئولیتی كه بر عهده ماست این است كه خلاقیت‌های خودمان را زنده كنیم و نحوه مواجهه با متفكران و برداشت ما از آن‌ها با پویایی فکری همراه شود.  باید به دنبال خلق مفاهیم تازه و یافت مفاهیم جدید از آثار شریعتی باشیم و او را به پستوها و موزه ها نسپاریم.


جوان‌ها باید از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین خود بهتر استفاده کنند تا از جامعه ما به عنوان جامعه کوتاه مدت یا به تعبیری جامعه کلنگی، یعنی جامعه ای که مدام به تخریب گذشته ی خود مشغول است، تعبیر نشود. بلکه به عنوان جامعه‌ای که دارای تبار، سنت و فرهنگ است و در درون خود، بزرگانش را نقد می‌کند، نگه می‌دارد و باز آفرینی می‌کند، شناخته شویم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار