کاووس حسنلی، شاعر و پژوهشگر در دانشگاه علامه با تشریح مراحل شعر معاصر ایران گفت: افرادی مثل شاملو، اخوانثالث و فروغ فرخزاد شعری متعادلتر را پدیدآوردند و جامعه به این شاعران توجه بیشتری کرد و آنها را بیشتر پسندید.
به گزارش عطنا، کاووس حسنلی، استاد دانشگاه شیراز در نخستین گردهمایی مدیران گروههای زبان و ادبیات فارسی و ایرانشناسی دانشگاهها و مراکز علمی خارج از کشور که در تالار آمفی تئاتر دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، به ارائه مقاله پرداخت.
استاد دانشگاه شیراز با ارائه جزئیاتی از مقاله خود با عنوان «جریانهای شعری معاصر» پرداخت و اظهار کرد: با نگاه به تاریخ ادبیات درمییابیم که بعد از دوره مشروطه به دلیل شرایطی که در کشور پدید آمد، شعر و نثر دچار تحول شدند، در حوزه شعر بزرگانی شبیه لاهوتی، دهخدا و عارف زمینههای نوآوری را در شعر به وجود آوردند و در نثرهم شخصیتهایی مثل آخوندزاده، مراغهای و جمالزاده، از بزرگان نثر معاصر ظهور کردند.
او شعر نیمایی را مبدا تحول در شعر معاصر عنوان کرد و گفت: نیما یوشیج با آگاهی شایسته و درک جدی از جهان معاصر و اعتمادی که به باورهای خود داشت، حرکتی را شروع کرد که قصد داشت تا به وسیله آن مسیر تماشای شاعران را عوض کند و میخواست شاعران تجربههای پیشینیان و جهان ذهنی گذشتگان را تکرار نکنند.
حسنلی ادامه داد: نیما در نوشتهها و اشعارش تاکید داشت که شاعر آنچه که در جامعه میبیند را به تصویر بکشد.
این شاعر و پژوهشگر پیروان نیما را گروه های متعددی برشمرد و افزود: گروهی شاعران سیاسی و اجتماعی بودند مثل پیروان شاملو و گروهی دیگر شاعرانی مثل هوشنگ ایرانی، که زبانگرا و فرمگرا بودند، همچنین گروه سوم که شعرشان بیشتر رمانتیک و احساسی بود مثل رامینپور و مشیری و دیگران.
استاد دانشگاه شیراز خاطرنشان کرد: نامدارترین پیروان نیما کسانی بودند که اعتدال داشتند، کسانی که نه مثل چپگراها به محتوا توجه کردند و نه مثل شاعران زبانگرا فقط به تکنیک، افرادی مثل شاملو، اخوانثالث و فروغ فرخزاد شعری متعادلتر را پدیدآوردند و جامعه به این شاعران توجه بیشتری کرد و این شاعران را بیشتر پسندید.
او در اینباره تصریح کرد: شاعرانی مثل مشیری، نادرپور و کسانی که آنها را «رمانتیک نوقدمایی» میدانیم حُسن کارشان در این بود که زمینههای ارتباط مردم معمولی با شعر جدی را فراهم آوردند. این حرکتهای نوگرایانه به دو دلیل بود، اولا شرایط جامعه ما این شرایط را پدید آورد، ثانیا تحت تاثیر مسائل خارج از ایران بود، یعنی حرکتهای نوگرایانه ادبیات معاصر غرب در ایجاد چنین جریاناتی تاثیرگذار بود.
به بیان حسنلی کسانی مثل شمسالدین تندر کیا و هوشنگ ایرانی که تا حدودی در نوگرایی افراط داشتند، با ذوق ملت ایران چندان سازگاری نیافتند و مورد توجه قرار نگرفتند در حالی که احمدرضا احمدی در دهه چهل با جریانی که به اسم شعر موج نو مشهور شد و یدالله رویایی در دهه پنجاه که شعر حجم را پدید آورد به دلیل سادگی که داشتند بیشتر مورد توجه مردم واقع شدند.
حسنلی در رابطه با شعر انقلاب اسلامی هم اظهار کرد: شعر اوایل انقلاب در ابتدا با جریان تند و آتشین قصد داشت تا التهاب مردم را آرام کند و هیجان جامعه ایران را بیان کند، شعری شعاری بود اما آرام آرام از غلیان آن کاسته شد و به شعری هنریتر و ادبیتر تبدیل شد.
وی افزود: شاعران انقلابی دهه شصت چند دسته بودند، بعضی از آنها مثل سبزواری و مشفق کاشانی ستنیتر بودند و بعضی دیگر مقداری از شعر سنتی فاصله گرفتند و بعضی هم نوگرا بودند مثل امیرپور، سید حسن حسینی و... بعضی از این شاعران در حوزه مضمون، خیال، زبان و... نوآوری کردند و شعری را پدید آوردند که کاملا متفاوت از گذشته بود.
او با بیان تاثیر رضا براهنی بر شعر ایران خاطرنشان کرد: در کنار شاعران انقلاب شاعرانی مثل شاملو همچنان به فعالیت خود ادامه دادند اما این افراد مثل گذشته اتفاق تازهای را در شعر نیافریدند ولی کسی مثل رضا براهنی که تا حدودی تحت تاثیر شعر پست مدرن اروپا و غرب بود، شعر دیگری را پدید آورد.
استاد دانشگاه شیراز شعر دهه هفتاد در ایران را شعری معرفی کرد که بیشتر به فرم و زبان توجه دارد و تصریح کرد: قالبهای سنتی هم تحت تاثیر شعر نو مخصوصا غزل نوگراییهایی داشتند، خانلری و بهبهانی کسانی بودند که در نوگرایی قالبهای سنتی تاثیر گذاشتند.
این پژوهشگر شیرازی با گریزی به ادبیات کودک و نوجوان یادآور شد: شعر کودک و نوجوان جریانی است که میتوانیم آن را به سه دوره تقسیم کنیم، دوره اول با عباس باغچهبان در دهه بیست و سی شروع شد، شعر این دوره تربیتی و آموزشی بود، اما دوره دوم دوره تکوین شعر و ادبیات کودک ماست، محمود کیانوش شاعر این دوره بود که به نیمای شعر کودک معروف است و در مجموع در این دوره شعر هنریتر شد.
حسنلی اضافه کرد: دوره سوم که از دهه پنجاه به بعد است، دوران کمال شعر کودک است که رحماندوست شاعر مطرح این دوره است.
او در ادامه به شعر زنان اشاره کرد و گفت: شعر زنان در این دوره رشد کمی و کیفی داشته است که آن را هم میتوان در سه نسل دید، نسل اول که شعرشان نزدیک به شعر گذشته بود و شکل شعر زنان مردانه بود، در دوره دوم با فروغ فرخزاد شعر زنانهتر شد و بعد دوره سوم که شعر کاملا دچار نوگرایی شد و روحیه زنانه داشت.
وی در پایان تاکید کرد: جریانات بسیاری در شعر وجود دارد از جمله جریان سه گانه، جریان شعر مذهبی و جریانات دیگر که هر کدام سیر مختلفی را طی کردند.
در ادامه این نشست علی رفیعی از کشور فرانسه، عبدالله رجبی از البانی، عبدالکریم جرادات از اردن و اشرف علی خان از هندوستان و الگ کشانفسکی از اکراین به ارائه گزارشی از عملکرد وضعیت آموزش زبان فارسی در کشورهای خود پرداختند.