۲۴ دی ۱۳۹۵ ۲۳:۳۱
کد خبر: ۶۴۹۳۷
sahne teror ahmadi roshan (7)

ساعت 8 و 15 دقیقه بود که تازه به سوال سوم که مربوط به اصل 110 قانون اساسی و اختیارات رهبری است، رسیدم که صدای مهیبی همه چیز را در دانشکده به هم ریخت. استاد داشت برای یکی از دانشجویان سوالی را توضیح می‌داد که لبانش را گاز گرفت و من دقیقاً متوجه این صحنه بودم. اصلاً حدس نمی‌زدیم که ترور و انفجار بمبی صورت گرفته است.


به گزارش عطنا، مصطفی احمدی‌روشن از دانشمندان هسته‌ای کشورمان و معاون بازرگانی سایت هسته‌ای نطنز در روز ۲۱ دی ۱۳۹۰ در خیابان گل‌نبی تهران (میدان کتابی) که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در آن قرار دارد، ترور شد. در این حادثه رضا قشقایی (راننده) فرد دیگری که همراه وی بود نیز در بیمارستان رسالت بر اثر شدت جراحت به شهادت رسید.


برای یادآوری خاطرات آن روز ترور که دقیقا مصادف با برگزاری امتحانات دانشکده‌های علوم اجتماعی و دانشکده علوم ارتباطات بود به سراغ محسن زارع از شاهدان عینی حادثه ترور رفتیم. او دانشجوی ترم پنج کارشناسی‌ارشد تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی است که در آن روز در ترم سوم مقطع کارشناسی رشته تعاون در دانشکده علوم اجتماعی مشغول به تحصیل بود.


*آقای زارع از روز حادثه ترور شهید احمدی‌روشن بگویید؟


آن روز ساعت 8 صبح امتحان کلیات حقوق داشتیم که استاد آن خانم اصغری دانشجوی دکتری رشته روابط بین‌الملل دانشگاه علامه بود. ساعت 7 و 15 دقیقه از خوابگاه شهید ورامینی به سمت دانشکده علوم اجتماعی حرکت کردم و ساعت 7 و 30 دقیقه به دانشکده رسیدم. بعد از مروری سریع بر جزوه در جلسه امتحان حضور یافتم. مثل همیشه امتحان رأس ساعت 8 آغاز شد. امتحان ما در طبقه دوم دانشکده بود. ساعت 8 و 15 دقیقه بود که تازه به سوال سوم که مربوط به اصل 110 قانون اساسی و اختیارات رهبری است، رسیدم که صدای مهیبی همه چیز را در دانشکده به هم ریخت. استاد داشت برای یکی از دانشجویان سوالی را توضیح می‌داد که لبانش را گاز گرفت و من دقیقاً متوجه این صحنه بودم. اصلاً حدس نمی‌زدیم که ترور و انفجار بمبی صورت گرفته است. حدس همه اکثراً منفجر شدن کپسول آتش‌نشانی بود. بعد از چند دقیقه هم‌همه‌ای که ایجاد شده بود، امتحان ادامه پیدا کرد.


*موقعی که صبح زود وارد خیابان گل‌نبی شدید متوجه چیز مشکوک و یا متورسواری که بمب را به خودرو چسبانده بود و یا فرد مشکوکی نشدید؟


خیر. همه چیز تقریباً مثل هر روز عادی به نظر می‌رسید.


*چه موقع شما در صحنه حادثه ترور حضور پیدا کردید؟


امتحان را ساعت 8 و 35 دقیقه به اتمام رساندم و ورقه امتحانی را تحویل داده و به سمت حیاط دانشکده حرکت کردم. در حیاط دانشکده متوجه یکی از همکلاسی‌هایم شدم که داشت یکی از دوستانش را دلداری می‌داد. جلو رفتم که ببینم کمکی از دستم برمی‌آید؛ و گفتم چی شده؟ که با صدای لرزان پاسخ داد مگر نفهمیدی؟ بمب گذاشتند و یک نفر هم کشته شده است و البته نمی‌دانستند دو نفر به شهادت رسیده و آنها چه کسانی هستند.


بلافاصله به سمت بیرون از دانشکده دویدم و کمی جلوتر از دانشکده و به سمت میدان کتابی سابق و شهید احمدی‌روشن فعلی حدود ده-دوازده نفر از دانشجویان و کارمندان دانشکده علوم اجتماعی و همسایه‌ها جمع شده بودند. صحنه عجیبی بود. بوی سوختگی و ترس مردم از یک طرف و شکسته شدن شیشه خانه‌ همسایه‌ها از طرف دیگر به چشم می‌خورد. یک خوردوی پژوی 405 نقره‌ای که قسمت سمت شاگرد آن متلاشی و برخی از قطعات آن روی درختان و به اطراف پراکنده شده و جنازه‌ای هم در آن بود، دیده می‌شد. جنازه شهید احمدی‌روشن بود که در همان ابتدا به شهادت رسیده بود. خون روی زمین پاشیده شده بود و فرد دیگری که همان آقای قشقاوی راننده بود، نیز به بیمارستان منتقل شده بود که بعدها از اخبار تلویزیون شنیدیم او نیز به دلیل شدت جراحات وارده به شهادت رسیده است. اولین نفری که در محل حادثه حضور پیدا کرده بود آقای مرادی، مسئول سمعی و بصری دانشکده علوم اجتماعی علامه بود که می‌گفت، در حال سرودن شعری برای عاشورا بودم که با صدای انفجار بیرون آمدم و خود را به محل حادثه رساندم.


sahne teror ahmadi roshan (11)


*نیروهای امینتی و پلیس چه موقع در محل حادثه حضور یافتند؟ 


چند دقیقه‌ای بعد از اینکه در صحنه حضور یافتم، نیروهای امنیتی و پلیس سر رسیدند. گروهی نیز که از لباس‌ها و دستگاه‌های همراه‌شان به نظر می‌رسید گروه خنثی کننده بمب هستند، در کنار خودرو و اطراف شروع به فعالیت کردند. پلیس نیز به همراه نیروهای امدادی جنازه شهید احمدی‌روشن را بیرون آورده و روی آن پارچه سفیدی پوشاندند و بعد با آمبولانس آن را انتقال دادند. با جرثقیل نیز خودرو را جابه‌جا کرده و با خود بردند. هر دقیقه‌ای که می‌گذشت به تعداد مردم، نیروهای امنیتی و پلیس اضافه می‌شد که در نهایت خیابان منتهی به محل حادثه یعنی گل‌نبی بسته شد.


*مردم و دانشجویانی که در صحنه ترور حضور داشتند چه واکنشی از خود نشان دادند؟


همه با کنجکاوی دنبال هویت فرد ترور شده و عامل انجام ترور بودند. بیشتر جمع حاضر در شوک و بُهت‌زده بودند، اولین بحثی که در جمع میان افراد به وجود آمد این بود که فرد ترور شده کیست؟ و بعد اینکه چه کسی این ترور را انجام داده است و مسبب آن کیست؟. این بحث‌ها بین دانشجویان ادامه داشت تا اینکه حدود ساعت 9 و 15 دقیقه صبح مشخص شد که فرد ترور شده شهید مصطفی احمدی‌روشن، معاون بازرگانی سایت نطنز و از دانشمندان هسته‌ای کشور است.


*بعد از اینکه مشخص شد فرد ترور شده یکی از دانشمندان هسته‌ای کشور بوده دانشجویان چه واکنشی نشان دادند و چه صحبت‌هایی‌ کردند؟


بعد از اینکه مشخص شده فرد ترور شده شهید مصطفی احمدی‌روشن است بلافاصله به ذهن بنده و تعدادی از دانشجویان خطور کرد که جنس این ترور مثل ترورهایی است که اسرائیل و سازمان جاسوسی‌ موساد انجام می‌دهد. دوباره میان دانشجویان دانشکده این بحث داغ شد. البته برخی از دوستان به بنده خرده می‌گرفتند که به عنوان یک منتقد و اصلاح‌طلب چگونه می‌گویی که این ترور کار اسرائیل و موساد است. البته استدلال من این بود چون ایران کشور اول منطقه از نظر پیشرفت‌های هسته‌ای است و با توجه به موقعیت آن، «توطئه» توهم نیست. ضمن‌آنکه اینگونه ترورها توسط اسرائیل چه در کشور ما و چه در سایر کشورها مسبوق به سابقه بوده است و در این زمینه تقریباً مطمئن بودم.


*آیا دانشجویان با شنیدن اینکه چه کسی ترور شده و یا اینکه کار چه کسانی است، شعار و یا واکنش اعتراضی از خود نشان دادند؟


شعاری که داده نشد ولی برخی از دانشجویان خشم، عصبانیت و هیجانات خود را نشان دادند و  شروع به دادن فحش‌های به اسرائیل و آمریکا کردند که اینجا جای گفتن آنها نیست!


*آیا بعد از حادثه ترور، امتحانات لغو و یا تغییر در برگزاری آنها صورت گرفت؟


خیر. امتحان آن روز سر وقت برگزار و تغییر و یا خللی در آنها صورت نگرفت.


*اولین رسانه‌ها و یا بهتر است بگویم خبرنگار چه رسانه‌هایی زودتر در محل حادثه حضور پیدا کردند؟


اولین خبرنگار از باشگاه خبرنگاران جوان صدا و سیما بود که در محل حادثه حضور پیدا کرده و بعد از آن نیز گزارشگران شبکه خبر با اسباب فیلمبرداری آمدند. حضور خبرنگاران نیز برای دانشجویان رشته‌های مختلف ارتباطات به خصوص روزنامه‌نگاری بسیار جالب توجه بود.


sahne teror ahmadi roshan (13)


*خاطره و یا نکته‌ای از آن روز و یا بعد از آن دارید که بخواهید آن را برای مخاطبان ما بازگو کنید؟


مدتی بعد از این حادثه ترور، روزی به معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی واقع در کوچه نادر رفته بودم که آن موقع هنوز ادغام نشده بود و جمله‌ای بر روی یک پوستر با عنوان «چرا اندیشمندان علوم انسانی ترور نمی‌شوند؟» توجه‌ام را جلب کرد. این پوستر بر روی اتاق درب بسیج نصب شده بود. این جمله را قبول نداشته و نقدهای جدی نیز به آن داشتم؛ معنی این جمله این است که اندیشمندان حوزه فنی، انقلابی، مکتبی و ارزشی هستند و در راه ملت خدمت می‌کنند ولی اندیشمندان علوم انسانی پیرو علم غربی بوده و در راستای منافع آنها حرکت می‌کنند. به همین دلیل است که غربی‌ها و اسرائیل سراغ ترور و به شهادت رساندن آنها می‌روند. این تحلیل و آن جمله اشتباه بود و ناشی از نا‌آگاهی و قشری‌نگری دوستان است که نشان می‌دهد اصلا در جریان اصلی جامعه‌شناسی قرار نداشته زیرا در جامعه‌شناسی و علوم انسانی نیز خیلی از ارکان نظام بین‌الملل غربی نیز نقد می‌شود. کسانی که این جمله «چرا اندیشمندان علوم انسانی ترور نمی‌شوند؟» را نوشته‌اند مگر حوزه رویکردهای علوم انسانی انتقادی را ندیده‌ و نخوانده‌اند!


مورد دیگر نیز این بود که وقتی بحث نحوه ترور آن هم در روز روشن در تهران با این همه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی مطرح شد. یکی از دانشجویان که از قضا پدرشان دارای سابقه نظامی و امنیتی بود به قول او گفت، هر اندازه هم چتر امنیتی را برای محدوده‌ای با لایه‌های فراوان در نظر بگیریم، باز احتمال خطا و اشتباه در یک نقطه آن وجود دارد.


گفتنی است، مصطفی احمدی روشن متولد 17 شهریور 1358 که در سال 1377 در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می‌شود. در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می‌کرد. در سال 1381 در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرك كارشناسی شد. وی دانشجوی دكترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می‌رفته است. این شهید كه به عنوان استاد دانشگاه نیز فعالیت می‌كرد. شهید احمدی روشن عضو هیئت مدیره یكی از شركت های تامین كالای نیروگاه هسته‌ای نطنز اصفهان بود كه در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت. این شهید بزرگوار در هنگام شهادت معاون بازرگانی سایت نطنز بوده است. احمدی‌روشن در روز 21 دی‌ماه 1390 بر اثر انفجار یك بمب مغناطیسی در خودروی خود در میدان كتابی ابتدای خیابان گل‌نبی تهران به همراه راننده‌اش به شهادت می‌رسد.


جزئیات دستگیری و متن کامل بخشی از اعترافات عوامل ترور شهدای هسته‌ای کشور را اینجا بخوانید.


فیلم: صحنه بازسازی ترور در آپارات عطنا 

 تصاویر:


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار