۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۵۳
کد خبر: ۴۷۳۲۲
azadi (19)

عصر چهارشنبه 27 مرداد 95 کاروان پنج اتوبوسیِ فارسیآموزان دوره دانشافزایی زبان و ادبیات فارسی که در دانشگاه علامه حضور دارند، در میدان آزادی توقف کرد و دانشجویان خارجی، راهی برج آزادی، نماد تهران مدرن شدند.


ایوب قادری – عطنا؛ آزادی میدانی است در غرب، که مردم با آن عکس یادگاری می‌گیرند. این میدان که در نزدیک پایانه مسافربری کشوری غرب تهران و همچنین در مسیر ورودی تهران و جنب فرودگاه مهرآباد قرار دارد، اولین منظره‌ای است که چشم میلیون‌ها مسافر این کلان‌شهر پیچیده را به‌ خود جلب می‌کند. اما از همین میلیون‌ها آدمی که به هر دلیل به این شهر می‌آیند، کمتر کسی حضور در دالان‌های تنگ و تاریک این برج را تجربه کرده است. هر چند بسیاری از آنان که این تجربه را داشته‌اند یادگاری‌های خیلی زیبایی از خود برجای نگذاشته‌اند؛ این را می‌توان از دیوارنوشته‌های داخل راه‌پله‌های این برج فهمید.


برج آزادی عصر چهارشنبه پذیرای مسافرانی از سراسر جهان است. میزبان فارسی‌آموزانی که از پنج قاره مختلف در سرزمین شعر و موسیقی و «ابهام‌» حضور دارند. ساعت نزدیک 6 بعد از ظهر است که اتوبوس‌ها از راه می‌رسند. فارسی‌آموزان از لابه‌لای رهگذران همیشگی این میدان، از خطوط عابر پیاده‌ی سرگردان می‌گذرند و بعد از طوافی کوچک، ورودی زیرزمین برج را پیدا می‌کنند. مهمانان پس از هماهنگی‌های لازم مسئولان همراه، وارد اولین بخش برج که‌ بعد از خانه فرهنگ ایران‌سرا در ضلع شرقی میدان قرار دارد، می‌شوند؛ «موزه تالار کهن».


راهنمای برج، به سختی، همهمه فارسی‌آموزان را می‌خواباند و آنها را دور خود جمع می‌کند؛ «ببینید دوستان!» در نیمه دوم دهه چهل قرن چهاردهم هجری شمسی‌، طراحی دروازه غربی ورود به شهر تهران، به مسابقه گذاشته شد، دروازه‌ای که در مجاورت با فرودگاه بین‌المللی مهرآباد و بسیاری از مسیرهایی که از نقاط غربی کشور به تهران منتهی می‌شوند و در معرض دید مردم‌، گردشگران، میهمانان عالی رتبه سیاسی و نظایر آن قرار می‌گرفت‌. هدف‌، طراحی بنایی یادمانی بود که علاوه بر داشتن تاثیرات بصری خاص‌، تداعی کننده پیشینه تاریخی‌، فرهنگی و هنری این سرزمین باشد و به عنوان نماد پایتخت ایران نیز‌، محسوب شود .


در این مسابقه‌، طرح ارائه شده توسط حسین امانت که در آن زمان یکی از دانشجویان سال‌های پایانی رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود‌، برنده شد. بخش اصلی این بنا طی سی ماه‌، با کیفیت اجرایی بسیار بالا و جزییاتی که برای اولین بار برای این ساختمان طراحی شده بود‌، اجرا و در 24 مهرماه 1350 هجری شمسی افتتاح شد و بخش‌های جانبی آن‌، در سال 1353 هجری شمسی مورد بهره برداری قرار گرفت.


بسیاری از زوایای این بنا از معماری سنتی ایران از جمله طاق بستان الهام گرفته شده و با معماری مدرن، رنگ و بوی خاص ایران جدید را با همه پیچ و خم‌های تاریخی‌اش به معرض دید گذاشته است که در نوع خود نمونه شاهکاری از توصیف زمانه خویش است.


«و اینجا زیرزمین برج ...؛» تالار کهن با 346 متر مربع مساحت تنها سالن مجموعه است که در قسمت زیرین برج قرار دارد و دارای 15 ویترین مخصوص نمایش آثار موزه‌ای و اشیای نفیس است. گذرگاه پیشینیان و تالار کهن به منظور فراهم آوردن مجموعه‌ای باستان‌شناختی و موزه‌ای، طراحی و ساخته شده‌‌اند و فضایی برای نمایش آثار تاریخی و ملی ایران به شمار می‌آیند .


«و این قسمتی که در آن حضور دارید موزه سنگ و گوهر خاورمیانه است که؛»‌ حاصل 20 سال تلاش مهندس نادر صنعانی است. علاقه صنعانی به گردآوری سنگ‌های تزیینی و قیمتی از سن ۱۵سالگی شروع شد و طی این مدت بیش از ۵۰ نمایشگاه بین‌المللی در سراسر دنیا را بازدید کرده تا اطلاعات بیشتری درباره انواع سنگ‌ها و كیفیت آنها به‌دست آورد. این مجموعه از 140 نوع سنگ و گوهر تزیینی کمیاب همچون ( کهربا‌، الماس‌، یاقوت‌، زمرد و همچنین سنگ‌های نیمه قیمتی مثل فیروزه‌، عقیق‌، پیکچر جاسپر و...) تشکیل شده كه این یک دركورد جهانی به شمار می‌آید .حتی موزه سنگ‌های قیمتی آمریکا فقط تعداد 97 سنگ زینتی را در خود جای داده است و «این گواهی بر بی‌نظیر بودن این مجموعه است».


مهمانان کنجکاو و پر انرژی دانشگاه علامه، بعد از بازدید از این موزه و گرفتن عکس‌های خویش‌انداز (سلفی) با سنگ‌ها، راهی طبقات بالا می‌شوند. گروه زیادی جلوی درب آسانسور به صف شده‌اند. اما تعدادی از این صبر پر سر و صدا خسته می‌شوند و راه پله‌ها را که آن طرف موزه است در پیش می‌گیرند.


در ابتدای راه، وارد راه‌پله تاریک و باریک شدن جرئت می‌خواهد. اما با هم بودن همیشه جرئت‌آفرین است حتی اگر رنگ پوست و زبان‌مان فرق داشته باشد. 286 پله ما را به خوش‌آمدگویی راهنما که قبل از ما دوبار آسانسور عوض کرده می‌رساند. چرا دو بار آسانسور عوض کرده هم جالب است، چون معماری برج امکان یک آسانسور تا طبقه آخر را نمی‌دهد لذا باید در طبقه دوم از آسانسور پیاده شده و بعد از عبور از یک مارپیچ باریک و خاکستری به آسانسور دیگر رسید.


به هر حال ما اینجاییم طبقه چهارم برج آزادی که کلاه فیروزه‌ای بر سر دارد. اطراف این استوانه که از سقف عبور می‌کند و بام برج را تشکیل می‌دهد، پنجره‌های شیشه‌ای دور تا دور را گرفته است که از لای‌ آنها می‌توان پهنه وسیع منطقه را دید. از دشت و کارخانجات کرج گرفته تا شلوغی خیابان انقلاب و ایستگاه اتوبوس‌های پایانه غرب را و تا رفت و آمد ماشین‌ها و آدم‌هایی که در مسیر‌های نامشخص در هم می‌لولند!


فارسی‌آموزان در حال گرفتن خویش‌اندازها و عکس‌های چند نفره‌اند که قفل راه‌پله منتهی به بام که آن هم مارپیچی است اما بر خلاف قبلی‌ها به نور و آسمان، باز می‌شود. روی سقف برای 30 تا 40 نفر جا هست البته اگر کنار هم به صف شوند و تکان نخورند!


به همین دلیل، گروه اول دانشجویان خارجی بعد از رفع کنجکاوی‌ها و ساختن خاطره‌ها باید جای‌شان را به هم‌سفران بدهند. این بالا زیباست. لااقل برای ما که تعریفش را شنیده‌ایم و همیشه آن پایین خود را زیر پای آزادی احساس می‌کردیم، حضوری جسورانه است. اینجا امنیت کمتری نسبت به برج میلاد دارد. نرده‌های محافظ کوتاه‌تر و میله‌ها غبارآلوده‌ترند! چند تن از جوان‌ها را که برای عکس خویش‌انداز از نوک برج بالا رفته بودند با تذکر پایین آورده شدند که «در تهران، آن هم در آزادی، نباید بلایی سرتان بیاید!»


حالا فارسی‌آموزان در دسته‌های دو تایی، سه تایی و بیشتر راهی آسانسور و راه‌پله‌ها می‌شوند. صدا در راه‌پله می‌پیچد و همین بهانه آواز خواندن می‌شود. راه‌پله‌‌ها ساده‌اند، تاریک، باریک، خاکستری، با چند دوربین مداربسته! و از آن طرف که بالا می‌آمدیم حس خوب میل به صعود داشت و حالا رضایت ناشی از فتح.


فتح یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری تهران هم به پایان می‌رسد. دانشجویان خارجی حالا به زیرزمین بازگشته‌اند و بعد از سرک کشیدن به جاهای دیگر موزه ازجمله دالان ایران‌شناسی، در حیاط برج جمع شده و راهی اتوبوس‌ها می‌شوند، پنج اتوبوسی که کاروان فارسی‌آموزان را در تهران می‌گرداند تا با فرهنگ و تمدن ایران بیشتر آشنا شوند و علاوه بر آموزش زبان فارسی، معانی مردم‌شناسی، تاریخی و فرهنگی این زبان را بیشتر به خاطر بسپارند.


این بازدید بخشی از برنامه‌های فرهنگی هشتاد وسومین دوره دانش‌افزایی زبان و ادبیات فارسی بود که با حضور فارسی‌آموزان 41 کشور دنیا برگزار می‌شود. این دوره توسط بنیاد سعدی و با همکاری و میزبانی دانشگاه علامه طباطبائی از 12 مرداد ماه آغاز شده است و تا 8 شهریور ادامه دارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار