
در مباحث مرتبط با پیوند دین با انواع سلامت مسئلهای که برجسته مینمایاند این است که هویت انسانها در روح آنهاست.
به گزارش «عطنا»، بزرگداشت روز جهانی فلسفه به همت موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دوشنبه، ۱۰آذر برگزار شد.
پیوند دین با انواع سلامت
اسماعیل علیخانی، استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران درباره پیوند دین با انواع سلامت به ایراد سخن پرداخت:
ما گونههای مختلفی از سلامت جسم، روح، روان، قلب و عقل در انسان داریم. ادیان الهی عموما به تمامی گونههای سلامت انسانها توجه میکند و توجه ویژهای به سلامت روح و جان انسان دارد که تمام هویت انسان است و به گونهای سعادت و شقاوت انسان مربوط به سلامت روح و جان آنها است.
از نظر توحیدی انسان دارای دو بعد مادی و معنوی یا همان جسمی و روحی است. اما از نگاه مکاتب ماتریالیستی انسان تکبعدی است و همه حقیقت و هویت انسان مربوط به جسم است. درحالی که مکاتب توحیدی براین باورند که تنها سلامت جسم معیار سلامت بشر نیست و سلامتهای دیگری برای انسان مطرح است.
در قرن ۱۹عمدتا به بعد جسمانی و فیزیکی تاکید میشد و بعدها از این تعریف تقلیلگرایانه عبور کردند و فقدان هر نوع بیماری را سلامتی گفتند. در دیدگاهی دیگر علاوه بر بعد جسمانی، روحی و روانی را هم اضافه کردند و انسان سالم کسی است که بتواند وارد اجتماع شود و با جامعه ارتباط برقرار کند، و ادراک و اندیشه و جسم سالم داشته باشد.
به بیان دیگر تعادل هماهنگی و کارآیی مفید و مطلوب، یعنی اگر جسم و روح وجان وعقل دارای هماهنگی و کارآیی مفید بود، ما میتوانیم بگوییم این شخص به لحاظ جسمی و روحی و روانی سالم است.
اصل تقسیم سلامت ریشه در یونان باستان دارد و به تبع آن ما دو دانش طب جسم و طب نفس داریم. سلامت روان از زمان جالینوس حکیم مطرح بوده، اما در دوره فروید برجسته شده است. بنابراین در یک تقسیم کلی انسان دارای دو گونه کلی سلامت و بیماری است. سلامت و بیماری فیزیکی و متافیزیکی. فیزیکی شامل اقسام بدن و متافیزیکی شامل روح و روان و قلب سالم و نفس سالم و عقل است.
دین و اولیای الهی به موضوع سلامت پرداختهاند و قرآن کریم را شفای دلهایمان میداند و پیامبر را طبیبی دانسته که آمده است تا انسان را شفا بدهد. همچنین در تقسیم دوگانه سلامت و بیماری فیزیکی و متافیزیکی را مطرح میکنند و ادیان توحیدی به آن تاکید بسیار دارد.
از نظر ادیان توحیدی سلامت فیزیکی واضح و کم اهمیتترین نوع سلامت است، چون ملموس و محسوس است برای همه مردم مطرح میشود. اما سلامت متافیزیکی اهمیت فراوانی دارد و سلامت عقل گونهای دیگر از آن است. و دارای دو بعد است که یا به لحاظ عملی شخص دچار جنون میشود یا به لحاظ نظری دچار مشکلات عقلی میشود. آنچه خطرناک به نظر میآید جنون فکری است و در واقع فکر اندیشه باطلی است که باعث آسیب به جامعه میشود.
اسلام به عقل بهای فراوانی داده و همین طور ادیان توحیدی به پیروان خود توصیه هایی در اینباره کرده است. مراقبت از چیزهایی که عقل را دچار اختلال میکند، حرمت و ممنوعیت شهوترانی و پیروی از آن و همچنین ممنوعیت تقلید کورکورانه از توصیههای آنها برای پیروانشان است. مهمترین نوع سلامت نفس و روح است و مقصود این است که انسان به معنای واقعی کلمه انسان باشد و دارای اندیشه مناسب و رفتاری سالم باشد.
تفاوت برخی از گونههای مختلف سلامت را میتوان این دانست که بیماری روحی و قلبی هم به خود شخص آسیب میزند و هم به دیگران. اما انواع بیماری جسمی و روانی عمدتا تنها به خود شخص آسیب میزند. پس بیماری روحی و قلبی مهمتر و آسیب رسانتر است. تفاوت دیگر اینکه بیماری های جسمی و روانی برخلاف بیماری روحی و قلبی بدون اختیار شخصی انسان است.
و آخرین تفاوت این است که سلامت روح و نفس چون نامحسوس است توجهی به آن نمیشود و بیشتر انسان به سلامت جسم توجه میکند، درحالی که دین میگوید همه هویت انسان روح است و اگر روح از بین برود، سعادت انسان خدشهدار میشود.
این موضوع را باید یادآوری کرد که سلامت روح و نفس است که ماندگار است و دغدغه دین است. تنها دین است که به همه گونههای سلامت پرداخته و نسبت به هیچکدام بیتفاوت نیست و دغدغه آن به صورت تشکیکی است یعنی ابتدا به سلامت روح و نفس و بعد به سلامت عقل و بعد از آن، به سلامت جسم توجه میکند.
تهیه و تنظیم: مرضیه هاشمی
- کلمات کلیدی: اسماعیل علیخانی روز جهانی فلسفه
نظرات (0)