۲۸ مهر ۱۳۹۷ ۱۶:۰۴
کد خبر: ۲۶۰۵۳۳
30+(1)

مدرسه علوم سیاسی که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، مدرسه‌ای بوده جدید و کاملاً فرنگی. این مدرسه پس از قسمت طب دارالفنون که به مدرسه طب قدیم معروف است، دومین مدرسه‌ای است که در رشته تخصصی ایجاد شده است.


به گزارش عطنا به نقل از دنیای اقتصاد، میرزا نصرالله‌خان نائینی مشیرالدوله هنگامی که وزیرخارجه بود قصد می‌کند، شماری دیپلمات آگاه به وضع جهان تربیت کند و آشفتگی حاکم بر روابط خارجی ایران را که به علت وجود نمایندگان ناآگاه در خارج بود، بزداید. نمایندگان ایران در خارج در آن هنگام هرچند به آداب درباری و رسوم کشوری مملکت خود واقف بودند، لکن از آداب و مقررات و اصول معمول در کشورهای اروپایی اطلاع نداشتند و این مسئله به‌حق یکی از بزرگ‌ترین علل زیان‌های وارد بر ایران در طول دوره سلطنت پادشاهان قاجار بوده است.


در آن هنگام کشور ما دستخوش رکود و انحطاط، سستی و ناتوانی شده بود و نمایندگی ایران در خارج نیز به دست مردان ناقابل و بی‌اطلاع افتاده و منافع کشور در خارجه حفظ نمی‌شد. در بعضی نقاط مانند روسیه، عثمانی، مصر و هندوستان نمایندگان ایران افتخاری بودند. گاهی این ماموریت مهم و دشوار که حیثیت و منافع دولت و ملت را شامل بود، چون یک حقی به ارث از پدر به پسر انتقال می‌یافت.


در زمان ناصرالدین‌شاه که محصل به اروپا اعزام می‌شد تنی چند به تحصیل در رشته حقوق بین‌الملل و علوم سیاسی می‌پردازند. از آن میان می‌توان نام برد: میرزا رضاخان گران‌مایه پسر میرزاحسین سرابی، میرزا عبدالله پسر میرزا محمدخان صدیق‌الملک و میرزا زین‌العابدین کاشانی. رجال دیگر نیز بعد به هزینه خود فرزندانشان را به اروپا می‌فرستادند که میرزا نصرالله خان نائینی از آن جمله است.


یحیی دولت‌آبادی درباره مشیرالدوله و فکر تأسیس مدرسه سیاسی می‌نویسد: «مشیرالدوله سه پسر دارد و بااینکه خود ممالک خارجه را ندیده و از معلومات جدید بی‌اطلاع است، از معاشرت با خارجی‌ها و از خدمت طولانی که در وزارت‌خارجه داشته به لزوم حسن تعلیم و تربیت اولاد خود پی برده، دقیقه‌ای در انجام این وظیفه کوتاهی نکرده است. پسران مشیرالدوله همه نیکو تربیت یافته‌اند مخصوصاً میرزا حسن‌خان مشیرالملک. مشیرالملک پس از ورود به تهران و آگاه شدن از تربیت معارف به خیال می‌افتد، مدرسه‌ای برای علوم سیاسی تأسیس کند. محسنات این کار را به پدرش خاطرنشان کرده و به علاوه او را ترغیب می‌کند که در کلیه کار معارف مساعدت و اقدام جدی کند.»


عبدالله مستوفی در همین مورد می‌نویسد: «مشیرالدوله در وقتی که مصباح‌الملک رئیس اداره روس بود، سه پسر خود حسن و حسین و علی را برای تحصیل به اروپا فرستاده بود. علی، پسر زیبا و برازنده او در اروپا مسلول شد و بدرود زندگی گفت. ولی حسن و حسین، اولی قسمت حقوق دارالفنون مسکو را تمام کرد و دومی در مدرسه پلی‌تکنیک فرانسه مشغول تحصیل شد.


وزارت امورخارجه مشیرالدوله مصادف بود با زمانی که پسر ارشدش میرزا حسن خان مدرسه حقوق را تمام کرده و به سمت وابسته وارد سفارت ایران در پطرزبوغ شده بود. چون وجود میرزاحسن خان در تهران و کمک به پدر بیشتر از اقامت در پطرزبوغ نافع بود، او را به تهران خواست و لقب سابق خودش، یعنی مشیرالملک، لقب او شد... مشیرالملک با داشتن سمت ریاست کابینه وزارت‌خارجه، منشی مخصوص صدراعظم هم شد.


ناچار نظر این جوان تحصیلکرده به وزارت‌خارجه و اداره کردن آن متوجه شد و دانست که کار از ریشه خراب است و تا مبنای علمی برای اعضای وزارت‌خارجه دست‌وپا نشود، هرچه بکند نقش بر آب خواهد بود.


از طرف دیگر حالا که افتتاح مدارس باز شده و شاه و صدراعظم از آن جلوگیری ندارند، چه از این بهتر که مدرسه‌ای هم که در آن علوم عالیه سیاسی تدریس شود، دایر کنند و کار معارف و فرهنگ اساسی کشور را پیشرفتی بدهند. پسر و پدر در نزد صدراعظم و شاه محسنات این اقدام را جلوه‌گر ساخته، فرمانی صادر کردند.»


علی‌اکبر سیاسی در خاطرات خود می‌نویسد: «مدرسه سیاسی بعدها مدرسه علوم سیاسی خوانده شد، آن را میرزا حسن خان مشیرالدوله تأسیس کرده تا آشنا به علوم سیاسی تربیت کند.»


همان‌گونه که آمد پیش از ایران در بعضی از کشورها مانند روسیه، عثمانی، مصر و هندوستان دارای نمایندگان افتخاری بودند که گاهی این ماموریت را از پدر به ارث برده بودند. اصرار میرزاحسن‌خان مشیرالدوله و تمایل پدر در نزد شاه و صدراعظم و یادآور شدن نیکی‌های تأسیس مدرسه علوم سیاسی موجب شد که مظفرالدین‌شاه فرمانی برای تأسیس مدرسه علوم سیاسی صادر کند.


مدرسه علوم سیاسی در تاریخ پانزدهم شعبان ۱۳۱۷ هجری قمری (۱۶ آذر ۱۲۷۸ شمسی) گشایش یافت و از اداره‌های وزارت امورخارجه به‌حساب می‌آمد. در آغاز سالانه چهار هزار تومان برای مخارج این مدرسه از تفاوت عمل معدن فیروزه خراسان اختصاص داده شد و در همان حال میرزاحسن‌خان برنامه‌ای برای آن تنظیم کرد. سپس بودجه مدرسه از محل عواید کسب شده از صدور تذکره که درآمد ثابت و مستمری بود، تأمین می‌شد که تا اوایل مشروطیت ادامه داشت.


برای روز افتتاح مشیرالدوله وزیر امورخارجه عده‌ای را دعوت کرد تا در مراسم گشایش شرکت بجویند. مدرسه در آغاز با نطق میرزاحسن‌خان مشیرالملک شروع به‌کار کرد.


عبدالله مستوفی دراین‌باره می‌نویسد: «دانشجویان هم در سر جاهای خود به ترتیب ورود روی نیمکت‌ها نشستند. البته چون من اول وارد بودم، جای احترام کلاس مال من بود. در ساعت مقرر دعوت شدگان به تالار کلاس آمدند. مشیرالملک با جزوه‌ای که قبلاً از مقدمه حقوق بین‌الملل نوشته بود و در دست داشت بر بالای منبر جایگاه معلم برآمده به‌طور مقدمه، شرحی در تعریف حقوق و جنس و فصل آن برای شاگردان بیان کرد.


بعد از ختم بیانات او حضار دست فراوانی زدند. مشیرالملک از بالای منبر گفت یکی از آقایان دانشجو مطلبی را که گفتم تکرار کند. قوام‌الوزاره که پهلوی تخته‌سیاه ایستاده و ناظم مدرسه معین شده بود، اسم مرا برد. باید اعتراف کنم که اگر موضوع جنس و فصل و کلیات نبود مسلماً از تکرار بیانات ایشان عاجز می‌ماندم ولی چون جنس و فصل کردن قضایا را در تعریفات علوم عربیت خیلی خوانده و گفته بودم، همین‌قدر که کلیات بیانات ایشان را در نظر آوردم توانستم چیزهایی که پر نامربوط نبود به هم ببافم.


خلاصه آقایان به تالار برگشتند، برای ما هم چای آوردند، صرف کرده متفرق شدیم. در موقع بیرون آمدن قوام‌الوزاره به کلاس آمده و ساعت اول درس فردا را شفاها معین و توصیه کرد که نیم ساعت قبل از وقت همگی حاضر باشیم.»


نخستین محل مدرسه در خیابان ادیب روبه‌روی منزل ارباب جمشید از خانه‌های نصرالله خان سپهسالاری بود. مستوفی می‌نویسد: «در سال آخر چهار کلاس داشتیم. محل مدرسه خرابی پیدا کرد و مدرسه به خانه‌ای در خیابان برق نزدیک بانک شاهی منتقل شد و ما در این محل فارغ‌التحصیل شدیم. این خانه نزدیک بانک شاهنشاهی و خانه بیگلربیگی معروف و منزل وسیعی بود که گنجایش چهار کلاس مدرسه و سایر لوازم را داشت و تا چندین سال بعد هم که مدرسه محل ملکی نداشت، در همین خانه ماند.»


علی‌اکبر سیاسی در خاطرات خود می‌نویسد: مدرسه سیاسی از هنگامی‌که پذیرفته می‌شود در عرض سه سال سه‌بار تغییر محل می‌دهد. در هنگام ورود به این مدرسه به یاد می‌آورد که «محل این مدرسه در آن زمان عمارت بزرگی بود در اول خیابان لاله‌زار نزدیک میدان توپخانه (بعدها میدان سپه)، اتاق‌های متعدد داشت با تالاری بزرگ که دارای پنجره‌های پرعرض و طول و شیشه‌های رنگارنگ معروف به «ارسی» بود. شاید به این مناسبت که از روسیه آمده یا اقتباس شده بود.» بعد اضافه می‌کند که «سال دوم به عمارتی واقع در اوایل خیابان علاءالدوله (فردوسی) منتقل شد و سال سوم به اوایل خیابان چراغ برق (امیرکبیر) رفت.»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار