۲۸ مرداد ۱۳۹۷ ۲۰:۰۰
کد خبر: ۲۵۰۷۳۶
vafaei

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به نگاه کمسو و ضعیف شاعران امروزی به کلام وحی گفت: اندیشه عرفانی در ادبیات فارسی متأثر از قرآن است.


به گزارش عطنا به نقل از ایکنا؛ ادبیات فارسی در طول تاریخ پس از اسلام به طور گسترده‌ای تحت تاثیر قرآن و حدیث قرار گرفته است. این تأثیرپذیری در نظم و نثر با موضوعات و سبک‌های مختلف به طور چشمگیری مشهود است. در راستای بررسی تأثیر قرآن بر ادبیات فارسی و عوامل مؤثر در این امر با عباسعلی وفایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی به گفت‌وگو نشسته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.


-چه عوامل در تأثیرپذیری ادبیات فارسی از قرآن و حدیث مؤثر بوده است؟


علت اصلی این تأثیرپذیری را می‌توان مسلمان بودن مردم ایران دانست، به ویژه نویسندگان گذشته که انس و الفت فراوانی با قرآن داشتند. حتی وقتی به گونه‌های مختلف ادبی در قرون متمادی می‌نگرید، این دگرگونی‌ها وجود داشته است. مثلاً در ژانرها و قالب‌های ادبی حوزه تاریخ‌نگاری یا عرفان و یا در ادبیات تحلیلی برجستگی‌های بیشتری داشتند یا حتی در قالب‌های شعری غزل یا دوبیتی یا رباعی بسیار متفاوت از آنچه که اکنون هست، بود و تأثیر قرآن در قصیده و مثنوی بیشتر است.


باور مردم نسبت به قرآن و اعتقادات دیرینی که در میان مردم به ویژه نویسندگان و دانشمندان پیشین که اهل مطالعه بودند و انس و الفت فراوانی با قرآن داشتند، در جاهای مختلف خود را نشان داده است، به ویژه در مسائل استشهادی که وقتی خواسته‌اند موضوعات مختلفی را در زندگی بیان کنند، از محتوای قرآن بهره گرفته‌اند. ولی برجسته‌ترین بخش در ادبیات که تحت تأثیر قرآن قرار گرفته است، مربوط به ادبیات عرفانی است که برگرفته از واژه‌های قرآنی یا سخن معصومین(ع) است که آن هم به نوعی دریافت قرآنی است.


اگر در ژانرهای مختلف مثلاً ژانر حماسه را ببینید، می‌رسید به جایی که شاعر به عنوان حوزه تعلیمی یا حکمی ورود پیدا می‌کند و قرآن در بیان آن روایت یا داستان چندان تأثیری ندارد، اما در موضوعات دیگر که نویسنده می‌خواهد مسائل اجتماعی را تبیین و نگاه خود را از نگاه قرآنی، وجدانی و اخلاقی بیان کند، تأثیر آن بسیار زیاد است و ما این موضوع را در تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشایی جوینی، تاریخ مسعودی، تاریخ یمینی و بسیاری از آثار دیگر می‌بینیم و این تأثیر به ویژه در عصرهای دور بیشتر است؛ از این رو انس و الفت دیرین نویسندگان و دانشمندان گذشته با قرآن سبب شده که حضور قرآن را در کلام آنها بیشتر ببینیم.


-وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع نیز در این تأثیرپذیری مؤثر بوده است؟


بدون شک همین گونه بوده است، اما می‌دانید که در دوره‌های گوناگون در ایران حکومت‌ها برای اینکه امیال و خاستگاه خود را در جامعه پیاده کنند، ممکن است در عمل و رفتار شخصی خود متفاوت باشند، اما در کلامشان در جمع و در میان توده‌های علمی پیوسته مبلغ اندیشه‌های دینی بودند و این گونه خود را خلیفه می‌دانستند، به همین دلیل خود آنها مروج این موضوع بودند؛ از این رو بدون شک حضور قرآن در متون و آثار ما با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و حتی مسائل اقتصادی وجود داشته و ادبیات دوره قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن را بررسی کنید، به راحتی درمی‌یابید که تأثیر قرآن را در بعد از انقلاب اسلامی و بعد از آن در هشت سال دفاع مقدس بیشتر می‌بینید.


-در تاریخ ادبیات کشورمان این تأثیرپذیری از چه زمانی آغاز شده است و در کدام دوره این تأثیرپذیری شاخص‌تر بوده است؟


در دوره‌های نخستین وقتی سبک خراسانی یا سبک‌های دیگری را می‌خوانید، تأثیرپذیری قرآن در ادبیات فارسی را فراوان می‌بینید حتی در آثار منظوم یا منثور به شکل‌های مختلف بیان شده است. این موضوع در نثر ساده خود را بیشتر با مفاهیم نشان می‌دهد و در نثرهای مصنوع و فنی خود را با درج نشان می‌دهد. یا مثلاً در مثنوی‌های مختلف که از سوی شاعرانی مانند سنایی و مولوی سروده شده، این موضوع برجسته است و برخی از محققان که در مورد آثار برخی شاعران کار کرده‌اند، بخش‌های متأثر از قرآن را به صورت ویژه بررسی کرده‌اند؛ از این رو تأثیرپذیری از قرآن مختص دوره اخیر نیست و دوره‌ای که مربوط به نثر فنی یعنی قرن ششم، تا نهم و دهم است، جنبه اندیشه‌های عرفانی در ادبیات فارسی بیشتر نمایان است؛ از این رو در آثار منظوم و منثور حضور پررنگ قرآن را می‌بینیم.


-از لحاظ علوم و صنایع ادبی، شعرا و نویسندگان بیشتر چه جنبه‌هایی را در قرآن مجید مورد توجه قرار داده‌اند؟


بیشتر به مفاهیم اخلاقی توجه شده است و این توجه به نوعی به شکل درج است که در آثار فراوان است و عین آیه قرآن آمده و یا مفهومی از آیات قرآن آمده که تلمیح گفته می‌شود، یعنی گوشه چشمی به آیات قرآن و احادیث دارد، البته برخوردهای تلمیحی بیشتر از تضمین است.


-آیا در بین مسلمانان فرقه‌هایی هم بوده‌اند که استفاده از آیات و احادیث ادبیات را نهی کرده باشند؟


من به یاد ندارم و حداقل در ادبیات فارسی ما وجود ندارد، البته ممکن است برخی به دلیل تفکر خاصی این را در شعر خود به کار بگیرند، اما اینکه گروه‌هایی باشد، به خاطر ندارم و همواره در دوره‌های گذشته حضور خوبی در آثار ادبی داشته است.


-میزان تأثیرپذیری از آیات و احادیث در آثار برخی شعرا همچون خاقانی یا سنایی بیش از دیگران است. آیا می‌توان این امر را صرفاً نشانه اعتقاد بیشتر این گروه از شاعران به مسائل دینی ارزیابی کرد؟


بله، یک نمونه کتاب «مقسط الواعظین» است که کتاب تاریخی است و وقتی آن را می‌خوانید چندین آیه از قرآن را مورد توجه قرار داده است. در این زمینه آثار فراوان است و چه شاعر و چه نویسنده بهره‌های فراوانی از قرآن گرفته‌اند. دلیل اینکه این قدر شاعرانه و زیبا توانسته‌اند از آیات قرآنی استفاده کنند، از این جهت است که مطالعه زیادی داشته و با قرآن مأنوس بوده‌اند و قرآن ملکه ذهن آنها بوده که از آیات استفاده می‌کردند، برای اینکه با علاقه به این سمت می‌رفتند و نوشته‌هایشان برای عوام و خواص بوده و در شعرها و آثارشان از آیات به صورت تعلیمی استفاده می‌کردند.


-بعد از انقلاب تاکنون در این تأثیرپذیری فراز و نشیب‌هایی بوده و به نظر می‌رسد در دوره اخیر کمرنگ‌تر شده است، آیا شما هم این موضوع را می‌پذیرید؟


متأسفانه باید بگویم که اغلب کسانی که طبع شعری دارند و در روزگار ما شعر می‌گویند، نشان می‌دهد که بازتاب قرآنی شعر آنها کم است و شاید به این دلیل باشد که کمتر مطالعه می‌کنند و کمتر به تفسیر قرآن مراجعه می‌کنند، اما در دهه ۶۰ این موضوع از شاعران بیشتر دیده می‌شود و به تدریج در شعر شاعران نسل امروز بسیار کمتر شده است و در برخی موارد، شاعران بسیار کمسو و ضعیف توجه کرده‌اند.


-آیا این موضوع اشکالاتی را به وجود می‌آورد یا بایدهایی در این زمینه باید تعیین کرد؟


نمی‌توان برای شاعر باید تعیین کرد؛ چرا که شعر بازتاب اندیشه‌اش است و جنبه تجویزی نمی‌توان به آن داد، ممکن است فرد باورمندی بوده و نگاهش به این سمت باشد و یا به شکل تفننی و برای آرامش شعر بسراید؛ از این رو شعر باید ملکه درونی، ذهنی و فکری فرد باشد و در آثارش متجلی شود و به زور و باید نمی‌توان شعر سرود. مخاطبان گوناگون هستند و درستش این است که در یک جامعه ایرانی و مسلمان که کتاب زندگی و اخلاق قرآن است بهتر است که در مسائل مختلف متجلی شود و هر شاعری مخاطبان گوناگونی دارد و ممکن است برخی شعری را بپسندند که با افکار نسل جوان یا نوجوان همراه باشد، اما به هر حال هر چه سن بالاتر می‌رود و پخته‌تر می‌شود، تجلی قرآن هم در آثار بیشتر می‌شود.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار