مدیرگروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه در بسیاری از سرفصلهای رشته علوم سیاسی باید تجدیدنظر شود، گفت: متاسفانه چون در جامعه ما علوم سیاسی از رویکردهای تکنیکی فاصله گرفته است، فرصتهای شغلی کمتری در اختیار فارغالتحصیلان این رشته قرار میگیرد.
صابرنصیبعلی-عطنا؛ چند صباحی است گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی در راستای تقویت بنیه تکنیکی و عملیاتی دانشجویان خود درصدد برگزاری سلسله کارگاههای تخصصی با عنوان مدرسه علوم سیاسی برآمده است. اردیبهشت امسال هم این دوره با حضور استادان رشتههای مختلف برای دانشجویان برگزار شد. اما این روزها رشتههای علوم سیاسی در ایران از چه جایگاهی برخوردار است و چه چیز برگزاری چنین دورههایی را خارج از کلاس درس برای دانشجویان این رشتهها ضروری میکند. در این زمینه با دکتر شجاع احمدوند، مدیرگروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به گفتوگو نشستیم که در پی میآید؛
*برای شروع درباره شرایط و اهداف برگزاری مدرسه علوم سیاسی برای ما بگویید.
ابتدا تشکر میکنم از عطنا که یک اتفاق خیلی مهمی در دانشگاه علامه طباطبائی بود که توان و ظرفیتی را ایجاد کرده است که دستاوردهای پژوهشی و فعالیتهای آکادمیک اعضای هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبائی را در یک بستر مناسب انعکاس دهد، از این بابت باید این دستاورد را به دانشگاه علامه طباطبائی تبریک گفت.
تقریبا طی پنج شش ماهی است که به عنوان مدیرگروه علوم سیاسی فعالیت میکنم، یکی از مسائل جدی بنده این بوده است که هر چقدر جلوتر میرویم انگار رشته علوم سیاسی از آن ماهیت خود فاصله میگیرد و تبدیل به یک حوزه تقریبا انتزاعی میشود. اگر دروس ارائه شده اینجا را با دروس ارائه شده در دانشگاههای خارج مقایسه کنیم، میبینیم آنها به بحثهای آمار، ریاضی، کامپیوتر، تحلیلهای آماری بیشتر توجه دارند، ولی در اینجا روزبهروز اندیشه سیاسی بیشتر حاکم میشود، حتی بازنگریهای درسی که انجام میشود صرف نظر از مباحث بومی و اسلامی، بیشتر ماهیت انتزاعی و اندیشهای دارد. هر چند اندیشه هم تا حدی نیاز است ولی از یک حدی به بعد باید شما بتوانید از این اندیشه برای حل مشکلات و رفع گرههای جامعه و توانمندسازی دانشجویان برای گرهگشایی از مشکلات جامعه استفاده کنید.
متاسفانه گرایشهای مختلف رشتههای علوم سیاسی در ایران هر چقد از عمرشان میگذرد ماهیت تکنیکال و فنی خود را به تدریج از دست داده و بر حجم بیکاران آنها افزوده میشود، طوری که از ماهیت کاربردی خود فاصله میگیرند. به دلیل این مسئله و مطالعه تجربه برخی از جوامعی که در این حوزه فعالیت بیشتری کردهاند، ما به این نتیجه رسیدیم که دانشجویان این رشته نیازمند طی دورههای مهارتی هستند تا بتوانند دانش نظری را با فنون کاربردی تلفیق کنند و درست در همین جهت بود مجموعهای از کارگاهها مهارتی را برای دانشجویان در نظر گرفتیم.
*از فواید این کارگاهها برای ما بگوید.
اول اینکه این دورهها روح نشاط و شادابی را پس از مدتها به دانشکده و گروه ما باز گرداند، وقتی دانشجویان در چنین کارگاههایی که با منطق کارگاهی و بازی برگزار میشود، حضور مییابند، از آنجا که با روشی کنشگرانه و کاربردی با مسائل روبرو میشوند به شدت بر روحیه دانشجویان تاثیرگذار است. شاید همین روحیه نشاط و شادابی بود که باعث شد بیش از صد نفر از دانشجویان طی چهار روز در این کارگاهها حضور یافتند که بازخودهای بسیار مثبتی نیز از سوی استادان و دانشجویان به ما منعکس شد.
نکته دوم، این کارگاهها فضایی برای فراگیری برخی از تکنیکهای مهارتی بود. برای مثال، جامعه ما در سالهای اخیر جامعه پر منازعهای بوده است؛ منازعاتی که در سطح قوای نظام سیاسی وجود دارد. چه کسی باید راهحلهایی برای این منازعات پیدا کند؟ آیا پاسخ جز در علم سیاست است؟
دانشجوی علوم سیاسی باید تکنیکهای حل منازعه را آرام آرام فرا بگیرد تا بتواند توانمند شود. بنابراین دانشجویان ما در این کارگاهها با برخی از تکنیکها و مهارتها آشنا میشوند تا بتواند مشکلات اجتماعی را حل و فصل کنند.
*آیا دورههای مدرسه علوم سیاسی ادامه خواهد داشت؟
تجربه برگزاری اولین دوره این مدرسه خیلی خوب بود و انتظارات ما را بیشتر از تصور ما برآورده کرد؛ حضور تعداد زیادی از دانشجویان در کارگاهها، دریافت بازخوردهای خوب، به طوری که برخی کلاسها (مثل کارگاه مذاکره و ارتباط موثر) به درخواست دانشجویان حتی بیشتر از ساعت مقرر هم ادامه پیدا کرد. با مرکز کارآفرینی دانشگاه مذاکره کردیم که ضمن صدور گواهی معتبر برای این دورهها زمینهای فراهم شود تا این دورهها جزء علامهپلاس به شمار آیند و دانشجویان از امتیاز مدرکی این دورهها هم بهرمند شوند، در ضمن این دورهها به طور مستمر در آینده هم برگزار شود، بنابراین برنامه ما این است که این دورهها را ادامه دهیم، حالا اینکه خود گروه این را ادامه دهد یا در دل مرکز کارآفرینی دانشگاه برگزار شود، هنوز مشخص نیست. هرچند به نظرم اگر در مرکز کارآفرینی دانشگاه برگزار شود شاید بهتر باشد.
ما در گروه امکانات زیادی نداریم بخصوص در مورد فضا نیازمند سالنهای بیشتری هستیم. دانشکده علوم سیاسی و حقوق فقط یک تالار دفاع و یک اتاق شورا دارد که مناسب برگزاری کارگاه و گفتوگو هستند، در بعضی از دانشگاههای معتبر دنیا تعدادی سالن کوچک و بزرگ در هر دانشکده وجود دارد، بنابراین اگر بتوانیم چند کلاس دانشکده را تجهیز کنیم، کما اینکه در این سالها خیلی از این اتفاقهای خوب افتاده است، به برگزاری چنین کارگاههایی در فضای بهتر کمک کردهایم، در مجموع حتماً این مدرسه یا در دانشکده و یا در مرکز کارآفرینی دانشگاه ادامه پیدا خواهد کرد.
*از مزایای اولین مدرسه علوم سیاسی دانشگاه گفتید؛ از کاستیها هم بگوید؟
چون دوره اول بود بیشک ناهماهنگیهایی وجود داشت، مثلا هنوز دانشجویان برای ثبتنام در این دورهها ابتدا رغبت زیادی نشان نمیدهند، برخی کلاسها پنج شش نفر ثبتنامی بیشتر نداشت ولی وقتی شروع شد گاهی این کلاسها به سی چهل نفر افزایش مییافت، اگر دانشجویان از قبل و طبق فراخوان ثبتنام کنند برنامهریزیها تسهیل میشود.
مشکل دیگر محدودیت فضا بود که ما را مجبور کرد یکی از کارگاهها را در دانشکده علوم ارتباطات برگزار کنیم که کلاس درسی در اختیار ما قرار گرفت که خیلی مناسب کارگاه نبود.
مسئله سوم اینکه دنیای امروز در همه زمینهها بر مدار مشتری میچرخد. ما باید رد زمینه کارگاهها هم همین منطق را رعایت کنیم، بنابراین این دانشجویان باید خواسته خود را به ما بگویند و ما متناسب با نیاز دانشجویان کارگاه بگذاریم، امیدواریم دوره بعد بتوانیم این نقیصه را برطرف کنیم و خواستهها و نیازهای دانشجویان را هم مدنظر قرار دهیم.
*جایگاه رشته علوم سیاسی در بازار کار کشور دقیقا کجاست؟
برای پاسخگویی به این سوال ضرورتاً باید به تاریخ سیاست در ایران و نه ضرورتاً علم سیاست مراجعه کنیم، ماهیت سیاست در ایران ماهیت بوروکراتیک و اداری است، یعنی تکنیکهای اعمال و حفظ قدرت در آن اولویت رشته است.
در مقام مقایسه، اگر اندیشه سیاسی در یونان باستان ماهیتی نسبتاً فلسفی بود و در دوران قرون وسطی ماهیتی حقوقی داشت و از حق و تکالیف شاه و کلیسا و مردم سخن میگفت، اما در دوران جدید سیاست بیشتر ماهیت علمی به خود گرفت و در علوم سیاسی رویکردهای پوزیتیویستی حاکم شد، در ایران سیاست ماهیتی بوروکراتیک و اداری داشته است، به این معنا که قدرت ساختاری ایرانشاهی داشته است، چنان که با مطالعه ساسانیان متوجه میشویم که مهمترین ویژگی این دولت استفاده از بهترین تکنیکها برای تولید و حفظ قدرت بوده است و برای این منظور نظام بوروکراتیک، دیوان مالی و اداری و... به وجود آمده است.
حتی نخستین حکومتهای اسلامی هم از تجارب ایرانی در این حوزه استفاده کردند. بنابراین، اندیشه سیاسی در ایران ماهیت تکنیکال و اداری داشت، امروز که علم سیاست تاسیس شده باید کسانی را برای مدیریت بهتر جامعه و یا مدیریت بهتر شهر تربیت کند، ولی برعکس میبینیم که مفاهیم انتزاعی و اندیشهای جای تکنیکها را گرفته است.
به طور کل، در همه عرصههای اداری و بوروکراتیک فضا برای فعالیت فارغالتحصیلان رشتههای علوم سیاسی وجود دارد. مثلاً در آمریکا یک فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی حتی در بانک و سایر نهادهای اقتصادی کار میکند به دلیل اینکه با تکنیکها و تحلیلهای آماری و ریاضی آشنا است.
در دنیای پیشرفته امروز فارغالتحصیلان علوم سیاسی فرصتهای شغلی بیشتری دارند تا در بخشهای مختلفی فعالیت کنند که این به دلیل انبوه نهادهایی است که اداره بهتر امور شهر را پیگیری میکنند. درحالی که در جامعه ما علوم سیاسی از رویکردهای تکنیکی فاصله گرفته و این مسئله باعث شده است که فرصتهای کمتری در اختیار فارغالتحصیلان این رشته قرار بگیرد.
اگر بتوانیم با تغییر برخی از دروس، رشته علوم سیاسی را به سمت واحدهای تکنیکال ببریم، زمینههای بیشتری برای فارغ التحصیل این رشته در بازار کار به وجود خواهیم آوریم. به نظر من، ما در این مدرسه علوم سیاسی توانستیم جلوههایی از نگاه تکنیکال، فنی و مهارتی را مطرح کنیم و این میتواند در آینده بهتر دانشجویان این رشته موثر باشد.
*اشاره داشتید به تقابل دو نگاه تکنیکال و انتزاعی بودن واحدهای درسی کنونی، برای کاربردی کردن بیشتر این رشته، چه واحدهای درسی باید اضافه شود و چه واحدهای درسی باید کاهش یابند؟
ما باید رویکرد خود را نسبت به این رشته تغییر دهیم. در رویکرد کنونی مجموعهای از دروس مختلفی از تاریخ، جامعهشناسی، اندیشه سیاسی، روانشناسی، حقوق و... آموخته میشود. هر کدام از این دروس ظرفیتهایی را به دانشجو میدهد و اگر هر کدام از این بخشها را دانشجو دنبال کند توانمند میشود، اما بحث من درباره رویکرد است؛ ما اگر بتوانیم رویکرد خود را به گونهای تغییر دهیم که دانشجو بتواند با مجموعهای از نیازهای بوروکراسیهای امروز (یعنی پیگیری امور جاری مردم) آشنا شود، آنگاه باید درسهایمان را هم در این جهت تجدید ساختار و مهندسی مجدد کنیم.
*به طور مشخص چه درسیهایی باید افزوده شود؟
در دنیای امروز کسانی که میخواهند جامعه را مدیریت کنند، باید ذهن ریاضی و حل مسئله داشته باشند، البته منظور از ذهن ریاضی به مفهوم این نیست که جنبههای انسانی قضیه را نادیده بگیرند. بلکه منظور این است اگر یک فرد علوم انسانیخوان ذهن ریاضی داشته باشد، میتواند در حل مشکلات جامعه خیلی موثر واقع شود؛ در مجموع، جای دروسی مثل آمار و ریاضی، دروس کامپیوتر، نرمافزارهای تحلیلی و آماری خالی است.
*اگر از حرف شما درست استنباط کرده باشم، می شود گفت علوم سیاسی ما بیرمق شده است؟
خیر، به هیچ وجه این تعبیر را قبول ندارم سخن من این است که ماهیت علوم سیاسی ما از ماهیت تکنیکال که باید ریشه در سنت بوروکراتیک ایرانی داشته باشد تاحدودی فاصله گرفته است و به سمت یک ماهیت کم و بیش انتزاعی و غیرکاربردی رفته است، به این معنا که کمتر ناظر بر حل مشکلات است. البته چون اصلیترین مخاطب و مشتری علم سیاست هم دولتها بودهاند نمیشود از نقش ساختار قدرت در این غیر کاربردی شدن علم سیاست غفلت کرد، در واقع باید به اصحاب علم سیاست آفرین گفت که در تعامل با ساخت قدرت در موارد بسیاری توانستهاند کارهای مهمی هم انجام دهند ولی انتظار حضور پررنگتر در همه وجوه زندگی اجتماعی است.
برخی از این مشکلات را خود اصحاب علوم سیاسی از طریق کارهایی مثل همین مدرسه علوم سیاسی میتوانند حل و فصل کنند ولی اراده میخواهد و تغییراتی در دروس و واحدها باید انجام شود.
*آیا مسیر تغییرات دروس و واحدهای درسی به سادگی امکان پذیر است؟
به دلیل اینکه دانشگاه علامه طباطبائی جزء 13 دانشگاه برتر کشور است و دانشگاههای برتر از چنین اختیاراتی برخوردارند که میتوانند درصدی از دروس آموزشی خود را اصلاح کنند ما میتوانیم این کار را انجام دهیم البته این اصلاحات باید از گروههای آموزشی شروع شود و این امر نیازمند گفتوگو است و اگر این اجماع در میان اعضای گروه شکل بگیرد میتواند این اصلاحات عملی شود.
و سخن آخر...
در پایان میخواهم به مدیران دانشگاه، دوستان و دانشجویان تبریک بگویم چون برگزاری اولین مدرسه علوم سیاسی تجربه بسیار خوبی بود. گروه ما این کار را با همکاری انجمن علمی-دانشجویی علوم سیاسی انجام داد و این خیلی خوب است که انجمنهای علمی ما وارد فازهای علمی و اجرایی شدند، همچنین از حمایتهای ریاست و معاونت پژوهشی و سایر بخشهای دانشکده حقوق و علوم سیاسی تشکر میکنم. در مجموع، این فعالیت به رغم هزینه کم نتایج خیلی خوبی داشت.