۱۱ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۰۷
کد خبر: ۱۵۴۳۲۹
aknoon ma shariati rooz aval (45)

مدیرگروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران با بیان اینکه شریعتی هیچ‌گاه به حذف سیاسی یا فیزیکی روحانیت توصیه نکرده است، اظهار کرد: در مجموع 27 سند وجود دارد که نشانگر آن است منظور شریعتی از اسلام منهای روحانیت اصلاً به معنای حذف صنف روحانیت نیست بلکه تعبیری اشتباه از سخنان او است که باید اصلاح شود.


به گزارش عطنا، سمپوزیوم علمی «اکنون، ما و شریعتی» روز چهارشنبه اول آذرماه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.


در این همایش، حسن محدثی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و مدیر گروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران در مقدمه سخنان خود، گفت: عنوان اصلی بحث من، اسلام ورای روحانیت است، یکی از موضوعاتی که از نظر دکتر شریعتی بسیار اهمیت دارد ایده‌ای به نام اسلام منهای روحانیت است، به تصور من این ایده، تز روشنی بود اما شاهد واکنش‌های ضد و نقیض افراد مختلف در مواجه با این نظریه بودیم.


وی با اشاره به اینکه در باب شریعتی آن چیزی که برای من مهم است، الزاماً این نیست که شریعتی چه می‌گوید، بیان کرد: دغدغه من سامان دادن عقاید شریعتی به صورت ارتدوکسی نیست بلکه موضع من این است که درباره هر بحث، مبنای انتقادی خود را دارم و در نهایت به فکر بازسازی اندیشه هستم.


محدثی افزود: شریعتی درباره ائمه می‌گوید، آنها معلم طریق هستند و برای من نیز شریعتی یک معلم طریق و یکی از نشانه‌های راه است، من به این نگاه می‌کنم که در آثار شریعتی چه چیز، کاربردی‌ وجود دارد که به بهتر شدن جهان ما کمک می‌کند هر جا لازم باشد وی را نقد می‌کنم و نگاه من حفظ تمام و کمال دستگاه شریعتی نیست و تعصب نمی‌ورزم.


استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز اضافه کرد: مشکل اساسی جامعه ما این است که اگر از ما بپرسند فلانی را قبول دارید گویی او دستگاه یکپارچه‌ای دارد و اگر ما از او صحبت می‌کنیم، کاملاً باید او را قبول داشته باشیم یا وی را به طور کلی رد کنیم، این نگاه عوامانه باید در بین جامعه دانشگاهی کنار گذاشته شود.


وی با بیان اینکه نفرت شدیدی در جامعه به دلیل مدیریت ناموفق چند دهه گذشته وجود دارد، اظهار کرد: در این اواخر نیز حملاتی به قشر روحانیت صورت می‌گیرد که این را به ذهن متبادر می‌کند که گویی نسبت به آنها نوعی نفرت در جامعه ما وجود دارد. روشنفکران دینی وظیفه دارند تا نفرت شدید را مهار کنند، هر مواجه خشونت‌بار با هر بخشی از جامعه، ما را از مسیر دموکراسی و توسعه عقب می‌اندازد.


محدثی افزود: تز اسلام‌گرایی به خصوص در روحانیون این بار منفی را داشته است که گویا شریعتی خواهان حذف روحانیت است، روحانیون حرف‌های شریعتی را حذف فیزیکی روحانیت فهمیده‌اند، گروهی به نام فرقان تلاش کرد برخی از روحانیون را حذف کنند و سعی داشت خود را به آرای شریعتی منتسب کند.


وی به دو نیروی فرهنگی برجسته به نام روحانیون و دانشگاهیان اشاره کرد و گفت: در واقع یک نظام تعلیمی سنتی داریم که تحت اداره حوزه است و یک نظام تعلیمی مدرن که دانشگاه نماینده آن است، که وجود اینها در کنار یکدیگر برای جامعه لازم است.


این استاد جامعه‌شناسی دین با بیان اینکه از آرای شریعتی چنین استنباط می‌کنند که روشنفکران دینی و روحانیون باید در ضدیت با هم قرار بگیرند و در نهایت روشنفکران، روحانیون را حذف کنند، اظهار کرد: به گمان من دغدغه اصلی شریعتی مسئله اسلام است نه نیروهای فرهنگی روشنفکر یا روحانیت، شریعتی می‌گوید، اسلام توسط صنف معینی از روحانیون در انحصار قرار گرفته است وحقیقت اسلام زندانی این صنف است.


وی اضافه کرد: تمرکز شریعتی بر آزادی اسلام است و می‌گوید تا زمانی‌ که اسلام آزاد نشود هر نوع حرکتی به قوت گرفتن ارتجاع می‌انجامد، اگر اسلام آزاد نشود نمی‌توان به یک حرکت آزادی‌بخش و تحول‌آفرین را تحقق بخشید.


محدثی در ادامه بیان کرد: شریعتی در پاسخ به نامه برخی از مخاطبان آثارش که می‌خواهند منظورش را درمورد اسلام منهای آخوند واضح‌تر بیان کند و با تمثیلی به آنان می‌گوید، «همانطور که مصدق از اقتصاد بدون نفت صحبت می‌کند من نیز از اسلام بدون آخوند می‌گویم، مراد سخن این است که مصدق می‌خواست اقتصاد را از انحصار نفت آزاد کند منظور من نیز آزادی اسلام از انحصار روحانیت رسمی است.


این استاد جامعه‌شناسی دین با اشاره به اینکه جبهه‌ اصلی که شریعتی با آن در مخالفت است کل روحانیت نبود، بلکه تنها روحانیت رسمی بود، اظهار کرد: شریعتی با روحانیون مراوده داشت و عده‌ای از آنها را تمجید می‌کرد پس در پی حذف روحانیت نبود، تمرکز وی حذف و تضعیف روحانیت رسمی سنتی است، تلاش شریعتی بر این است که دین و حقیقت دین از انحصار گروهی معین  خارج شود و آن هم گروهی که خود را متولی اسلام می‌دانند.


وی درباره تضعیف روحانیت رسمی که شریعتی به آن توجه داشت، گفت: اول باید دید نگاه شریعتی حذف فیزیکی روحانیت است یا اینکه با در دست گرفتن قدرت سیاسی، صنف روحانیت را از جامعه کنار بگذارد و این به معنای حذف روحانیت از سپهر فرهنگی-اجتماعی جامعه نیست.



اسلام تحول‌آفرین باید جایگزین اسلام ایستا و صفوی و متحجر شود



محدثی با بیان اینکه در آثار شریعتی درباره جامعه بدون روحانیت رسمی سخن گفته شده است، تصریح کرد: ما باید تفسیر خود را از حقیقت دین ارائه کنیم و مخاطبان روحانیت را پرچم خود کنیم، در درون یک مبارزه مدنی گفتمان دینی خود را عرضه می‌کنیم و تلاش ما تحت تأثیرگذاشتن افکار و رباییدن دل‌ها باشد تا مخاطبان رسمی سنتی را از آن خود کنیم و تنها از این طریق است که می‌توان ریشه فکری متحجری که اسلام را به بند کشیده ‌است را تضعیف کنیم تا اسلام تحول‌آفرین را جایگزین اسلام ایستا و صفوی و متحجر کنیم.


این استاد جامعه‌شناسی دین اضافه کرد: ما در اسناد خواندیم که شریعتی با برخی روحانیون مکاتبه داشته و واکنش دریافت می‌کرده است و نوعی گفت‌وگوی انتقادی با روحانیون زمانه خود داشته است و برخی انواع دروغ‌ها را به او نسبت می‌دادند و مردم را علیه وی تحریک می‌کردند.


وی با بیان اینکه شریعتی هیچ‌گاه به حذف سیاسی یا فیزیکی روحانیت توصیه نکرده است، گفت: متأسفانه تعبیرهای نادرستی از سخنان وی شده است، در زبان شریعتی از لفظ منها استفاده شده است یعنی لفظ ویژه‌ای دارد، مثلاً در بحث جنبش‌های ایرانی در قرون آغازین تعبیری دارد به نام اسلام منهای عرب، اگر ما اسلام منهای عرب را به معنای حذف عرب‌ها بفهمیم، فاجعه ایجاد می‌شود در حالی که مراد وی از این سخن این است که حقیقت اسلام وابسته به یک قوم خاصی مثل عرب‌ها نیست یا اصلاً اسلام را نباید با عرب‌ها شناخت.


او ادامه داد: در مجموع 27 سند وجود دارد که نشانگر آن است منظور شریعتی از اسلام منهای روحانیت اصلاً به معنای حذف صنف روحانیت نیست بلکه تعبیری اشتباه از سخنان او است که باید اصلاح شود.


محدثی در پایان برای اصطلاح اسلام منهای روحانیت، اسلام ورای روحانیت را پیشنهاد کرد و افزود: ما برای درک حقیقت اسلام ناچار نیستیم از صافی روحانیت عبور کنیم، نیروهای اجتماعی مستقل نیز می‌توانند از حقیقت اسلام سخن بگویند و با گفتمان‌هایی که از حقیقت اسلام سخن می‌گویند، وارد گفت‌وگوی انتقادی شوند.


 
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار