اسماعیل آزاد، خبرنگار شبکه جهانی «جهان» ضمن ارائه وضعیت روزنامهنگاری در افغانستان گفت: در کشورمان وقتی رسانههای ایران و جهان را چک میکنیم به این نتیجه میرسیم که بسیاری از رسانههای ایرانی دید منفیتر و آشفتهتری از وقایع افغانستان و مردم این کشور ارائه میدهند.
به گزارش عطنا، اسماعیل آزاد، خبرنگار رادیو و تلویزیون جهانی جهان در حوزه غرب افغانستان (نیمروز، فرا، هرات، قور، باتقیس) دارای تحصیلات نیمهعالی(کاردانی) رشته روزنامهنگاری و عالی (کارشناسی) حقوق دانشگاه کابل است. او که هفت سال سابقه کار در بخشهای مختلف از خبرنگاری گرفته تا مدیریت رسانه را در کارنامه دارد برای یک دوره آموزش روزنامهنگاری حرفهای مهمان دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی بود. وی در گفتوگوی اختصاصی با عطنا از حال و روز افغانستان و فراز و فرود فعالیت روزنامهنگاری در این کشور میگوید.
برای شروع به طور کلی بفرمایید تدریس روزنامهنگاری در افغانستان به چه صورت است؟
اکثر دانشگاههای افغانستان رشته روزنامهنگاری را دارند. از جمله دانشگاه دولتی کابل در بیش از 11 ولایت (استان) افغانستان دانشکده روزنامهنگاری وجود دارد که میتوان به آن دهها موسسه آموزش خصوصی دورههای خبرنگاری را نیز اضافه کرد.
دانشکده ارتباطات و کارگاهی را که با همکاری یونسکو برای شما ترتیب داده شد، چطور دیدید؟
ما به عنوان خبرنگاران افغان سالانه دورههای مختلف داخلی و خارجی را میگذارنیم و این بار هم مهمان دانشگاه علامه طباطبائی ایران بودیم. دوره خوبی بود و علاوه بر اینکه سرشار از آموختنیهای بسیار برای ما بود بهانهای برای تبادل افکار و شناخت و تفاهم فرهنگی بیشتر طرفین شد.
پیش از این آیا شناختی از استادان ایرانی این حوزه داشتید؟
بعضی از استادان را از طریق کتابها و مقالاتی که از آنها منتشر شده است میشناسیم و این دوره فرصتی دست داد از نزدیک آنها را ملاقات کنیم.
چه رسانههایی را از ایران دنبال میکنید؟
یکی از وظایف یک روزنامهنگار دنبال کردن اخبار کشورهای دیگر است. لذا ما هم از این حیث روزنامهها و سایتهای ایرانی را بررسی و تحلیل میکنیم. برای مثال من از سایتهای ایرانی شفقنا، آفتاب و ایرنا را که الان به خاطرم هست بیشتر دنبال میکنم.
پوشش خبری مسائل افغانستان توسط خبرنگاران ایرانی را چطور میبینید؟
بسیاری از خبرگزاریهای ایرانی و کمتر معتبر گاهی خبرنگاران محلی را استخدام میکنند و از آنها خبر را دریافت میکنند. اما در مجموع خود خبرنگاران ایران دیدی منفی و آشفته به افغانستان داشتهاند. یعنی ما وقتی رسانههای ایران و جهان را چک میکنیم به این نتیجه میرسیم که بسیاری از رسانههای ایرانی دید منفیتری از وقایع افغانستان و مردم این کشور ارائه میدهند.
دلیل این امر را در چه چیزی میبینید؟
شاید از دید تحلیلگران ایرانی دلایل زیادی مطرح باشد اما از دید ما به نظر میرسد بعد از سال 2001 که بین دولت وقت و ایالات متحده برای حمله به افغانستان تفاهم شکل گرفت، به نظر میرسید این اقبال اولیه افکار عمومی از حضور 40 کشور دنیا در افغانستان، توسط دولت ایران پذیرفته نبود. شاید دیدگاه مذهبی هم مزید بر علت بود که چنین ذهنیتی بین ایرانیانی که با کلیت جامعه افغانستان تفاوت مذهبی داشتند به وجود آمد.
از دولتمردان و مردم ایران تقاضا دارم شرایط را برای تحصیل دانشآموزان افغانستانی فراهم کنند و راه را برای ادامه تحصیل مهاجران و دانشجویان در مقاطع دانشگاهی باز کنند تا از طریق کنکور بتوانند خودشان را اثبات کنند.
شما چه پیشنهادی برای تصحیح دید خبرنگاران ایرانی به افغانستان دارید؟
خبرنگاران ایرانی باید به واقعیتها توجه کرده و سعی کنند کمتر تحت تاثیر تفکرات قالبیشان قرار بگیرند؛ ما جدا از مسائل بینالمللی ایران را به عنوان برادر مسلمان، همزبان و همفرهنگ خود میشناسیم و به ایرانیانی که در افغانستان هستند بسیار احترام میگذاریم.
در افغانستان مردم همه بازیگران ایرانی را میشناسند و تنها شاید 6 بازیگر هالیوود را بشناسند و در مجموع، مردم هرات مشترکات فرهنگی بسیاری با مردم ایران دارند.
در ایران نشریات برای کسب مجوز نیاز به رجوع به نهادهایی نظیر وزارت ارشاد هستند و پروسههای نظیر استعلام، وضعیت در افغانستان به چه صورت است؟
وزارت اطلاعات و فرهنگ بخشی با عنوان معینیت انتشاراتی دارد که این استعلام را بر عهده دارد. البته رسانههای حزبی بسیاری از این پروسهها را طی نمیکنند.
با این حال در جواب سوال شما باید اذعان کرد که همه رسانهها نیاز به مجوز دولتی دارند. در استعلام نیز، عدم سوء پیشینه و عدم ارتباط با عوامل خارجی لحاظ شده است.
نحوه برخورد با رسانهها در صورت ارتکاب جرم یا ایجاد محدودیت و فشار بر مطبوعات چگونه است؟
خوشبختانه در این کشور، قانون دسترسی آزاد به اطلاعات در حال اجرا است. در کنار آن، نهدهای مدافع روزنامهنگاران و نهادهایی به عنوان حامی و همکار رسانهها را داریم که در صورت یک موضوع به عنوان یک مسئله صنفی دست به کار میشوند و پشت خبرنگاران میایستند.
دغدغههای روزنامهنگاران در کشور شما به چه شکلی است؟
در افغانستان امنیت شغلی، بیمه و تامین اجتماعی برای روزنامهنگاران وجود ندارد و بسیاری از آنها با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند. همچنین درآمد آنها نسبت به خطراتی که حرفهشان را تهدید میکند، بسیار پایینتر از چیزی است که باید پرداخت شود.
وضعیت رسانههای حزبی و دولتی در این زمینه متفاوت است؟
بله. البته رسانههای آزاد که خبرنگاران بیطرف و آزاد استخدام میکنند، دستشان بازتر است.
دوست نداشتید در کشور دیگری مثلا در اروپا آزادانه و در امنیت کار کنید؟
من به عنوان یک خبرنگار با اینکه زمینه اقامت در خیلی از کشورها فراهم بوده است اما ترجیح دادهام در افغانستان بمانم و از طریق اطلاعرسانی صادقانه به کشورم خدمت بکنم.
بازنمایی رسانهای شبکههای تلویزیون نسبت به واقعیتها به چه شکل است؟
تلویزیونهای افغانستان آزاد هستند و همیشه انتقادات خود را درباره کاستیهای مردم و حکومت به شیوه صریح مطرح میکنند. اگر زیبایی مناطق افغانستان را نشان میدهند واقعا چنین زیبایی وجود دارد و اگر زشتی هست نمایش آن واقعی است و در کل خاورمیانه به جرئت میتوان گفت رسانههای ما جزو بالاترین درجه واقعگرایی است.
خود من به عنوان خبرنگار حوزه غرب افغانستان شبکه جهان، همیشه کوشش کردم اگر قوت اقتصادی یک منطقه را نشان دادهام نقاط ضعف آن را هم نشان بدهم. اگر آن چهره خوب فرهنگی را نشان دادم آن نشان بدهم. اگر ما سهولت (رفاه) در تحصیل و دانشگاه داریم مشکلات محرومان از تحصیل یا دانشجویان دارای مشکل را هم مطرح میکنیم.
در مجموع رسانههای اصولی افغانستان تا حد زیادی بر اساس واقعیات و اصول خبرنگاری عمل کرده است و به این شکل نبوده که چهره توصیفی ارائه بدهند و از دولت یا شخص خاصی تعریف ناروا داشته باشند. البته رسانههای حزبی در همه جای دنیا طبق سیاستهای خود عمل میکنند.
قبول دارید رسانهها در توسعه افغانستان نظیر کاهش فساد و افزایش رفاه زندگی مردم تاثیر زیادی نداشته است؟
رسانه به تنهایی نمیتواند همه کارها را به دوش بکشد. در کشوری که رو به توسعه است مردم، دولت، فعالان مدنی و ... همه باید دست به دست هم بدهند. متاسفانه در طول تاریخ این کشور همواره با جنگ و ناامنی روبهرو بوده است. لذا، کشوری که سرشار از منابع بود به تدریج به یک کشور مصرفی تبدیل شد و به دلیل نداشتن امنیت اقتصادی از سمت کارخانه و تولیدات داخلی به سمت واردات بیرویه کالا کشیده شد، مسئلهای که در درازمدت توسعه را به تاخیر انداخته است. برای مثال، در هرات شهرک صنعتی میتواند کالای اساسی را تولید کند اما همان کالا با کیفیت کمتر و قیمت بالاتر وارد میشود!
البته اقتصاد افغانستان با وجود وارادت زیاد رشد نسبی هم داشته است. برای مثال در ابتدای شکلگیری دولت بعد از آشوب در شهری مثل هرات هیچ فابریکی صنعتی(کارخانهای) نداشتیم اما اکنون تعداد آنها به بیش از 700 تولیدی میرسد که به کشورهای دیگر صادرات هم دارند. ما در بعضی محصولات خودکفا هستیم. برای نمونه نوشیدنی سوپرکولای ما الان در کشورهای زیادی مثل ایران طرفدار دارد.
فکر نمیکنید مشکل توسعهنیافتگی افغانستان فرهنگی و دینی است؟
مسائل فرهنگی، مشکلات داخلی و مداخلات بیرونی از مشکلات اساسی افغانستان هستند که البته با وجود نسل جوان من خوشبین هستم که آینده خوبی در انتظار این کشور خواهد بود و جامعه مدنی میتواند گامهای بلندی در راستای توسعه بردارد.
به نظر شما حال افغانستان کی خوب میشود؟
نمیتوان زمان مشخصی را تخمین زد. مهمتر از همه این است که فکر مردم بازتر شده است و همین زمینه را برای توسعه فراهم میکند فقط امیدواریم از این زمینهها به خوبی استفاده کنند.
حرف پایانی؟
در آخر ضمن قدردانی از مهماننوازی ایرانیها در این چند روز، درخواستی از وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش ایران دارم؛ عدم تحصیل کودکان و نوجوانان از هر قومیتی شاید جفا در حق انسانیت باشد و هیچ عقل سالمی نمیپذیرد که یک حق الهی و قرآنی را از کودکانی که فقط از یک قوم و کشور دیگری هستند بگیریم و آنها را از تحصیل محروم کنیم. لذا از دولتمردان و مردم ایران تقاضا دارم شرایط را برای تحصیل دانشآموزان افغانستانی فراهم کنند و راه را برای ادامه تحصیل مهاجران و دانشجویان در مقاطع دانشگاهی باز کنند تا از طریق کنکور بتوانند خودشان را اثبات کنند.
در نظر داشته باشید که افغانستان همیشه کشور دوست ایران بوده است در حالی که دیگر همسایگان ایران همواره در حال تنش و حتی جنگ بودهاند.